یادمه اول دبیرستان که بودم توی کتاب اجتماعی یه بخشی بود که توضیح میداد آدما به ذاته دوست دارن عضوی از یه گروه باشن و این عضوی از یک جریان بودن بهشون حس اعتماد به نفس میده. جمله دقیقا این نبود ولی این برداشت از اون متن سالهاست که توی ذهنم مونده. حتی درست یادم نمیاد اول دییرستان اجتماعی داشتیم یا دارم اشتباه میکنم ولی یادمه که اون بغل یه مطلبی هم راجع به دوستی ها و همراهی های موقت بشریت مثل هم قطاری  نوشته شده بود.

توی تمام این سالها بارها بهم ثابت شده که خیلی وقت ها آدم ها برای حفظ اعتماد به نفس نداشته شون پشت چیزایی قایم میشن که توی اون هیچ نقشی نداشتن و خودشونو عضوی از اون به شمار میارن و اینجوری به خودشون افتخار هم میکنن. مثل کسایی که فن پیج میسازن واسه فلان خواننده یا بازیگر یا کسایی که خیلی شدید طرفدار تیمی هستن و برد و باخت تیم رو به خودشون نسبت میدن. مثل کسایی که چون فلان شهر به دنیا اومدن یا فلان جایی هستن کلی به خودشون افتخار میکنن. اونم توی چیزی که هیچ نقشی توش نداشتن.

نمیخوام بگم همه ی این آدما اعتماد به نفس ندارن ولی خیلی وقت ها بهم ثابت شده که اونایی که خیلی شدید خودشونو غرق این چیزا میکنن انگار دارن جای خالی چیزی توی وجودشون رو با افتخار به چیزی که از دید خودشون ارزش و برتری محسوب میشه پر میکنن تا بتونن به خودشون افتخار کنن.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تلنگر ناناز چت|هک چتروم ناناز چت به دلیل بی ادبی نیلوفر تعمیر پکیج رادیاتور در شیراز - فلاح زاده ***موزییک*** انتخابات مجلس کاکتوس و من sadatschool تبلیغات آگهی در کرج دفتر وکالت افسریه |دفتر وکالت ستارخان همه چیز در مورد ساختمان